ما خوشبختیم؟!؟!

ساخت وبلاگ
1- امسال شلوغ ترین سال کاری ام بعد از فارغ التحصیلی است. دو روز در هفته را به مدرسه ای می روم که از قضا دختر یکی از سهامدارانش در پیدا کردن شغل متناسب با رشته اش ناموفق بوده و دلش خواسته دبیر فیزیک شو ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 102 تاريخ : يکشنبه 12 خرداد 1398 ساعت: 16:42

عکس های دسته جمعی را دوست دارم، زیبا هستند، خاطرات خوبمان را به یادمان می آورند، اما دیگر تکرار نمی شوند... در خیالم   سالها   بعد را مجسم می کنم، ما پیر میشویم و تو همچان جوان و زیبا هستی، در هر عر ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 102 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

حاج ابوالقاسم و همسرش چندین بار صاحب فرزند شده بودند، اما هر کدام پس از مدتی بیمار می شدند و از دنیا می رفتند. حتی یکی از پسرانشان 14 ساله بود که بیمار شد و فوت کرد. آخرین پسر که به دنیا آمد، چشمانی س ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

  ممنونم   پدر ممنونم که به ما فرزندانت آموختی بزرگ زاده بودن شغل نیست که ما تصور کنیم به دریای بی پایانی وصل هستیم و مجوز هر نوع عمل غیراخلاقی و غیرقانونی را تحت لوای یک نام بزرگ داریم. ممنونم که به ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

اگر قرار بود تنها یک وسیله برای بیان افکار، احساسات و تمایلاتم در اختیار داشته باشم، ادبیات را انتخاب می کردم. بگزارید با خاطره ای شروع کنم. در تابستان گذشته، در گردهمایی متممی ها، شاهین کلانتری، در ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

صبح با خستگی ناشی از مهمانداری، از خواب بلند می شوی و می روی تهران تا ویزایت را از سفارت تحویل بگیری. از قبل با خودت کنار آمده ای که اگر ویزا ندادند هم مهم نیست، به هرحال راههای دیگری هم هست. بعد از ط ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 90 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

خیلی وقت هست که اینجا چیزی ننوشتم. من رفتم سفر. 15 روز اول تابستان رو در کشور دیگه ای گذروندم که کلا دنیای متفاوتی بود. جای همه خالی. ما رفتیم ژاپن دیدن یکی از دوستانم که چهارسالی بود همدیگر رو ندیده بودیم. سفر خوبی بود. به همه پیشنهاد میکنم. :)

+ جالب هست که این وبلاگ کل تابستان آپ نشده و هنوز یک عده ای هستن که برای من پیام نفرین و ... میزارن. :)


ما خوشبختیم؟!؟!...
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

گاهی اوقات   فضای     کاری   آدم جوری میشه که تحمل شرایط سخت میشه

مخصوصا وقتی که شما تازه وارد اون محیط شده باشید

و بعد از مدت کمی به تمام روابط فامیلی بین اعضا پی برده باشید.

انگار شما همیشه غریبه ای هستید که به کار گرفته شدین

و همیشه اوضاع بر همین منوال هم خواهد ماند...

ما خوشبختیم؟!؟!...
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 11:35

این روزها تمرکز درست و حسابی ندارم. کار پروژه ام نیمه تمام مانده و حوصله و انگیزه ای برای انجامش ندارم. مواقعی که بی حوصله هستم و میخواهم روزها بگذرد، رمان میخوانم. بگذارید کمی در مورد این رمان ها برایتان حرف بزنم. 1- "بخش سرطان"،رمانی با بیش از 900 ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 111 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 8:30

من بی نهایت دست و پاچلفتی بودم. هیچ بازی ای را درست بلد نبودم. از همه بدتر یک قل دوقل بود، چپ دست بودم و به هیچ روشی نمی توانستم سنگ ها را جمع کنم... خطم بد نبود، نقاشیم اما، فاجعه بود. در 10 سالگی، اوج هنر نقاشیم کشیدن از روی تصاویر کتاب های داست ما خوشبختیم؟!؟!...ادامه مطلب
ما را در سایت ما خوشبختیم؟!؟! دنبال می کنید

برچسب : روزهایی, نویسنده : 4maryami2901 بازدید : 100 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 8:30